رئیس مظفر مدتها در این حدود ریاست فرقه اسماعیلیه را داشته. وی را از زمره دانشمندان و متفکران فرقه اسماعیلیه دانستهاند و صاحب بستان السیاحه رئیس مظفر را ارباب کمال خوانده. در بزرگی او همین قدر بس که وقتی رشیدالدین فضلالله میخواهد از ابن عطاش که قبل از حسن صباح رئیس فرقه اسماعیلیه بوده، نهایت تعریف را بکند، مینویسد: «مرد با عزم و دلیری چون رئیس مظفر را به دین نزاری درآورد». رئیس مظفر مورد احترام سلطان سنجر بوده، صاحب جامع التواریخ مینویسد: «وقتی سلطان سنجر از خراسان به عراق میآمد، رئیس که سخت پیر و سالخورده بود به خدمت رسید، سلطان او را عزیز داشت و مرتبه او و محل او از جمله ارکان دولت بالاتر کرد. وزیر بر سبیل مذمت و نکوهش با رئیس مظفر گفت که تقصیر نکردی پیرایه سر مطیع ملاحده شدی و به علاوه مال امیرداد به ایشان دادی؟ رئیس بر فورگفت: زیرا که حق با ایشان دیدم و اگر نه توقع به مال و جا نداشتم و ندارم. نگر که از دیوان سلطان مرا چکونه القاب اعلی و اسامی بلند نوشتهاند و ایشان چگونه بی تکلیف مینویسد. اگر سبب انقیاد ایشان طلب مال و جاه بودی، بایستی هرگز از بارگاه سلطان دور نبودی… وزیر و سلطان تعجب کردند که این را چه توان گفت!»