(از اوّلین عکاسان دامغان)
عکاسی که اکثر مردم دامغان عکسیرا از هنر ایشان به یادگار دارند
(روحش شاد و قرین رحمت حق باد)
در اینجا به شرح حال یکی از عکاسان با تجربه قدیم شهرستان دامغان به نام کربلایی حسین خدادادی میپردازیم. به طوری که در شرح احوال ایشان میخوانید، عکسهایی از وقایع گذشته توسط تنها عکاس دامغان و گنجینههایی که در طی سالیان در این شهر به وقوع پیوسته گرفته و به تصویر آورده است. امیدوارم این خدمت برای اهل دامغان بهویژه جوانان این شهرستان سودمند و برای آیندگان یادآوری از گذشته و اجدادشان باشد. با توجه به آن چه گذشت این عقیده بر من راسخ شد که با داشتن چنین عکسهای قدیمی و صحنههای زیبا و اجتماعات و افراد و اشخاص سرشناس و معتمدین شهر و مراسم و مناسبتها که در این شرح به وقوع پیوسته تا حدّ امکان گنجانیده شود. تا جوانان نیز شاهد روند تکاملی شهر باشند.
در عکاسی ذوق و ابتکار و سلیقه دارای اهمیت زیادی است. در صحنههای جنگ – گردشگری- اتفاقات ناگوار – تظاهرات و مجالس رسمی – حوادث غیر مترقبه – در تعلیم و تربیت – تبلیغات – اختراعات و اکتشافات – حفظ امنیت شهر و مملکت – عشق و احساسات – شناسایی هویت – در جهان علم و دانش – صحت و صداقت یک شناسنامه – ثبت حقایق – خاطرات دوران کودکی و جوانی و پیری – دیدار یار غایب – محافل دوستانه – گواهینامههای تحصیلی و استخدامی – پروانه کسب و خیلی امور دیگر عکاسی یک وسیلهی ضروری و یا یک وسیلهی تفنن میباشد.
اختراع عکاسی را به یک نفر نمیتوان نسبت داد. در سال ۱۸۳۹ داگِر توانست عدسی دقیقتری کشف کند و مسیو پاپاریان هم داروهایی عکاسی را کشف کرد. حدود ۱۵۰ سالی که از تولد شغل عکاسی میگذرد. هر کس که پا به عرصهی وجود میگذارد، به سن مدرسه میرسد، برای گواهینامه و دبیرستان و دانشگاه برای شناسنامه و کسب مدرک احتیاج به عکس دارد و در آلبومهای خانگی کلّی عکسهای مختلف نصب و حبس شده که دوران کودکی و جوانی را یادآور میشود.
هر کس بخواهد عکاس خوبی باشد باید ابتدا بیاموزد که چگونه ببیند – اشکال – ابعاد – طرحها و رنگها انسانها – وقایع استثنایی و صدها مورد دیگر. (از طرفی عکاس باید شکارچی لحظاتی باشد که به آسانی تکرار نمیشوند.)
کربلایی حسین خدادادی تمام هوش و افکار خودش را صرف یاد گرفتن عکاسی کرد و هنر عکاسی را از استادش حسین آقا عکاس فرا گرفت و گاهی اوقات به فرا گرفتن زبان فرانسه میپرداخت و در سال ۱۳۱۴ عکاسی را مستقلاً شروع کرد.
از کودکی در دبستان منوچهری دامغان با علم آشنا شد. پدرش برای امرار معاش با شتر به این شهر و آن شهر مهاجرت میکرد. خودش به تنهایی به مدرسه میرفت و درس میخواند و به مادرش کمک میکرد. او کارهای بزرگ با وسایل خیلی ساده و عادی انجام میداد و در راه عکاسی تجربههای فراوان یافته بود.
درازئیلی میگوید: قیمت و ارزش هر کشوری بستگی به افراد آن کشور دارد، افسوس که ما به اقتصاد بیش از اندازه لزوم اهمیّت میدهیم و به انسان کمتر.
عکسهایی از گذشتگان خود را داریم که امروز در حیات نیستند، این عکسها یادگار خوبی از گذشته برای امروز ماست. با تکامل هنر عکاسی در تلویزیون و سینما و دوربینهای فیلمبرداری تکنولوژیهای جدیدی به وجود آمد. و فن عکاسی در اختراعات و اکتشافات و طب و تعلیم و تربیت و یاد روزهای فراموش نشدنی خاطره شیرین را زنده نگاه میدارد.
عکاس عادی برای گرفتن عکس و عکاسی چیزی که به وسیلهی عکاسان آماتور برای روزنامهها وتلویزیون گرفته میشود یا در ورزشگاهها و مسابقات ورزشی و یا در صحنههای جنگ و تظاهرات و مجالس رسمی به کار میرود. عکس نمونه کامل ترقّی یک شخص را نشان میدهد.
آقای خدادادی از سال ۱۳۱۳ لغایت ۱۳۷۲ به مدت ۵۸ سال به این شغل مشغول بوده است. او عکسهای زیادی را گرفته که نگاتیوهای آن اکنون موجود است و یادگار دوران قدیم حدود ۵۰ یا ۶۰ سال پیش را به روی صفحه کاغذ آورده است. او در سال ۱۳۷۲ در شب بعثت رسول اکرم(ص) ۲۰ دی ماه فوت نمود که قبر ایشان در فردوس رضای دامغان میباشد. و مدت خدمت را با شرافت و پاکی و صداقت و با زندگی ساده و بی آلایش در کمال صفا و صمیمیت با خانواده خود زندگی کرد.
هنرجویان و کسانی که اهل ذوق هستند، مراجعه میکنند و از این عکسها دیدن مینمایند و لذّت میبرند. او به کودکان خیلی علاقمند بود و آنها را مورد تفقد و دلجویی قرار میداد و با مردم به خوبی رفتار میکرد. که تمام مردم از زن و مرد به او علاقمند بودند و سعی میکردند که پیش او عکس بگیرند. چون او را محرم خود میدانستند.
او ابتدا از کاغذ روز چاپ استفاده میکرد. و کاغذ روز چاپ فقط در نور روز عکس میگرفت و چاپ میشد.
ابتدا دوربین جعبهای که از یک آستین و عدسی و یک جعبه مربع شکل و یک کشو که داروهایی ثبوت و ظهور در آن قرار داشت عکس میگرفت. و آن زمان عکس منفی را روی کاغذ چاپ میکرد. و سپس از روی عکس منفی مجدداً عکس مثبت چاپ مینمود. دستگاه چاپ ایشان توسط خودش ساخته شده بود که تا حال موجود است. بعداً به جای عکس منفی روی کاغذ از شیشه استفاده مینمود که آن شیشه به اندازهی ۱۸×۱۳ بود. داخل تاریکخانه از نور قرمز استفاده میشد.
زمان قدیم برق نبود و از شیشه قرمز یا کاغذ قرمز با ایجاد یک سوراخ بزرگ در تاریکخانه این کار را انجام میداد و یا شب با نور چراغ فانوس در مقابل کاغذ قرمز داخل تاریکخانه روشن مینمود و عکس چاپ میکرد.
او دستگاه اندیسمان (بزرگ کردن عکس) را با تخته و مقوا به اندازهی ۴۰×۳۰ و یکی دیگر به اندازهی ۲۱×۱۶ ساخته بود و از نور روز استفاده میکرد.
هر وقت مراسمی با مناسبتی پیش میآمد با دوربین بزرگ سه پایه به مجالس میرفت و عکس میگرفت. و بعدها با فلاش و دوربین این کار را انجام میداد. او به عکاسی عشق میورزید و مردم نیز به کار او عشق میورزیدند. امّا چیزی نگذشت که دست تقدیر سبب شد که مجبور شود کارش را ترک کند، چرا که به علّت شکستگی پایش مدّت زیادی تحت معالجه و خدمات پزشکی بود.