قلعه مهرنگار

اطلاعات جاذبه گردشگری

شهرستان دامغان،جاده منصور کوه

این اثر حدوداً در 23 کیلومتری شمال غربی شهر دامغان و حدود 8 کیلومتری شمال شرق روستای آستانه و 4 کیلومتری شمال شرق روستای باباحافظ قرار دارد.
قلعه‎ی مهرنگار بر فراز کوهی تقریباً منفرد، که در دامنه‌ی جنوبی انبان کوه قرار دارد، واقع شده است. دست‌یابی به قلعه فقط از طریق شمال آن میسّر می‌باشد و راه بسیار سخت و صعب‌العبور دارد.
قابل ذکر است که رودخانه چشمه علی در حدود ۲۰۰ متری جنوب کوهی که قلعه بر فراز آن قرار دارد می‌گذرد. جاده اصلی دامغان به چشمه علی نیز از جنوب کوه و تقریباً ‌وصل به آن می‌گذرد. قلعه‌ی مهرنگار در دره چشمه علی تا کیلومترها از هر طرف چشم‌انداز دارد. در اطراف قلعه مهرنگار، منطقه‌ی مسکونی بسیار وسیعی قرار دارد. محل معروف به «قبر لندهور» نیز در قسمت جنوب قلعه مهرنگار قرار دارد، به‌طوری که رودخانه‌ی چشمه علی بین قلعه‎ی مهرنگار و قبر لندهور واقع می‌شود؛ همان‌طوری که در بالا اشاره شد، تنها راه دستیابی به قلعه‎ی مهرنگار از شمال می‌باشد. به نظر می‌رسد که قبلاً در این قسمت پله وجود داشته که در حال حاضر از بین رفته است، ولی با کمی دقت در بعضی قسمت‌ها بقایای پله قابل تشخیص می‌باشد. پلان قلعه‎ی مهرنگار پیرو طبیعت کوه می‌باشد. در حال حاضر ۹ برج اطراف قلعه‎ی مهرنگار تقریباً سالم مانده، ولی بقیه برج‌ها تخریب شده است. در بدنه‌ی بعضی از برج‌ها روزنه‌هایی جهت دیده‌بانی و یا احتمالاً تیراندازی دیده می‌شود.
مصالح کاربردی در قلعه از لاشهسنگ‌هایی که در اثر تسطیح بعضی قسمت‌های کوه جهت ساخت و ساز به دست آمده و آجر و خشت و ساروج می‌باشد. آجرهای به کار برده شده در بنای قلعه‎ی مهرنگار به ابعاد ۵×۲۵×۲۵ و ۸×۲۳×۲۳ سانتیمتر می‌باشد. در بعضی نقاط، معمار برای ایجاد فضا، بخشی از صخره‌ی کوه را تراش داده است که این وضعیّت بیش‌تر در قسمت مرکزی قلعه‎ی مهرنگار قابل رؤیت می‌باشد. با توجه به وضعیت موجود، سقف بنا حداقل در بعضی از قسمت‌ها به‌صورت هلالی بوده است. داخل اطاق‌ها را با گچ اندود کرده‌اند. دیوارهای خشتی و دیوارهای خارجی قلعه از قطر نسبتاً‌ زیادی برخوردار است.
در سطح قلعه‎ی مهرنگار، در چندین نقطه حفاری غیر مجاز انجام شده است. برخی مانند دیگر نقاط سفال‌های سالم را درآورده و در محل شکسته‌اند. مردم منطقه در ارتباط با قلعه‎ی مهرنگار داستانی دارند که عبارت است از:
«می‌گویند روزی قلعه مهرنگار به محاصره‎ی دشمن درمی‌آید. فرمانده‌ی دشمن، محرمانه برای مهرنگار، دخترِ حاکم قلعه – که در حال حاضر به نام مهرنگار می‌باشد-نامه نوشته که اگر راه دستیابی و فتح قلعه را نشان وی بدهد، با او ازدواج خواهد کرد. مهرنگار نیز راه دستیابی را به دشمن نشان می‌دهد و قلعه به دست دشمن فتح می‌شود. فرمانده به این دلیل که مهرنگار به پدر خود خیانت کرده، چگونه به او وفادار خواهد ماند؟ از ازدواج با او امتناع می‌ورزد و حتی دستور می‌دهد که به جرم خیانت گیسوان مهرنگار را به دم اسب بسته و او را به زمین بکشند تا کشته شود.»

سفال‌های موجود در روی قلعه شامل سفال‌های لعاب‌دار و بدون لعاب است:

  • سفال‌های لعاب‌دار به رنگ‌های آبی فیروزه‌ای، بنفش، سفید زرد، سبز لعاب شفاف با نقش زیر لعاب به رنگ سیاه که خمیر این دسته لعاب‌ها به رنگ نخودی، قرمز روشن و کرم می‌باشد. ماده چسبنده معمولاً از ماسه می‌باشد و بر روی آن نقوش لعاب پاشیده نیز دیده می‌شود.
  • سفال‌های بدون لعاب با خمیری به رنگ نخودی، قرمز روشن، قرمز تیره، کرم، زرد هستند. ماده چسبنده در ظروف بزرگ و خش، شن و در ظروف معمولی از ماسه توأم با ذرات سفید می‌باشد. در این دسته از سفال‌ها بعضی دارای نقش کنده‌اند؛ همچنین سفال داغدار نیز دیده می‌شود.
    در محل، شیشه نیز به وفور دیده می‌شود؛ که اکثراً‌ به رنگ سفید و بنفش می‌باشد.
    به نظر می‌رسد با توجه به وجود سفال‌های مختلف و آثار و شواهد در مناطق همجوار، این منطقه در دوره‌ی اسلامی به‌ویژه قرون اوّلیّه، رشد و شکوفایی چشم‌گیری داشته که از قرن ۸ و۹ هجری حفر و کنده است.
    از اهمیّت این منطقه همین بس که حداقل شش قلعه‌ی بزرگ و مستحکم در اطراف آن واقع شده که عبارت است از: قلعه‌ی مهرنگار در شمال، قلعه‌ی جیشگان در شمال شرق، قلعه‎ی تپه حمام در شمال شرق، قلعه‌ی ‌منصور کوه بین شمال شرق و شرق و قلعه‌ی لبرود در قسمت شرق، قلعه آهوانو (آسیاب بادباد) در قسمت جنوب شرق. قابل ذکر است که اگر بر روی هر یک از قلاع فوق‌الذّکر بایستیم، تمام قلاع دیگر کاملاً قابل رؤیت است.
    «قلعه‌ها از مظاهر و نمادهای تاریخی یک سرزمین حکایت می‌کنند. در واقع جزو مکان‌های امنی محسوب می‌شدند که می‌توانستند مدت‌ها افراد قلعه را از آسیب دشمنان محفوظ نگه دارند. قلعه‌های کوهستانی اغلب در نقاط مرتفع کوهستانی بنا می‌شدند تا افراد در قلعه به دشمنانی که به قلعه حمله‌ور می‌شدند، تسلّط کافی داشته باشند و بتوانند با پرتاب سنگ و مواد آتش‌زا و تیراندازی، دشمن را از نفوذ بر قلعه باز دارند.
    این قلعه‌ها در قسمت‌های صعب‌العبور و مرتفع کوهستان‌های منفرد ساخته می‌شود. از لحاظ سوق‌الجیشی اهمیّت زیادی داشته‌اند و معمولاً این قبیل قلعه‌ها غیر قابل نفوذ محسوب می‌شوند و بیانگر نوعی از معماری ایران در ادوار مختلف تاریخ ایران هستند.
    در برخی شهرهای ایران به‌ویژه در شهرستان دامغان با توجّه به اینکه شهر در دوره‎ی اشکانیان و دوران نهضت اسماعیلیه مورد توجه پادشاهان اشکانی و نیز حسن صباح و پیروان او بوده است، تعداد زیادی از این قلعه‏ها وجود دارد که در طی سال‌ها تاریخ پر فراز و نشیب ایران دست به دست گشته تا به امروز که بقایایی از آنان باقی مانده است که این بقایا می‌توانند مورد استفاده و بازدید علاقه‌مندان و دوستداران تاریخ و طبیعت قرار بگیرد.»
    بهطور کلی قلعه‌های منصورکوه و مهرنگار که در سلسله کوه‌های شمال نزدیک چشمه علی واقع شده‌اند، دارای استحکامات و برج و بارو و زندان و خانه‌های سنگی و حمام نیز بوده‌اند؛ اما با تمام عظمتی که داشتند سازندگان اصلی آن‏ها مشخص نیستند. همان‌طور که اشاره شده این دو قلعه در مسیری قرار گرفته‌اند که به شمال راه داشته و در زمان‌های مختلف از این راه به گرگان رفت و آمد انجام می‌شده است. ولی با وجود این، استفاده از آن‏ها در پیش از اسلام تا زمان سلجوقیان مجهول است و فقط در زمان سلجوقیان است که می‌دانیم این دو قلعه در دست اسماعیلیان بوده و از قلاع اسماعیلیّه محسوب می‌شده است؛ هر چند چگونگی دست یافتن اسماعیلیّه بر این قلاع برای ما مجهول است. عبدالرّفیع حقیقت در تاریخ نهضت‌های ملی ایران می‌گوید: در زمان سلجوقیان قلعه‌ی منصورکوه دامغان در دست اسماعیلیان بود و گروهی از اسماعیلیان از منصورکوه به دامغان آمده بودند.