اسماعیل شاهرودی متخلص به (آینده) به سال ۱۳۰۴ ش در دامغان متولّد شده و تحصیلات خود را به ترتیب در دامغان، شاهرود و تهران ادامه داده و دانشکدهی هنرهای زیبا را به پایان رسانده و اکنون به شغل دبیری در دبیرستانهای تهران اشتغال دارد.
ضمناً ستونهای انتقاد هنری (مطالبی در مورد هنرهای تصویری و انتقاد از آثار نقاشان و مجسمهسازان) بعضی از مجلات هفتگی ادبی را مینویسد. وی از شعرای نوپرداز و طرفدار شعر آزاد است و خود میگوید: در مورد شعر به هیچ قیدی مقید نیستم.
مدتی سردبیر بخش هنری روزنامهی اطلاعات بوده و مدتی هم در لغتنامهی دهخدا زیر نطر دکتر معین، لغات و اعلام هنری را برای فرهنگ فارسی مینوشت.
سید محمد باقر برقعی در جلد سوم سخنوران نامی معاصر مینویسد: شاهرودی، شاعر نوپرداز معاصر، که آثارش نمونههای بارز شعر امروز است، از جمله ستارگان درخشان هنر و ادبیات ایران به شمار میرود.
آثار این گویندهی توانا در اکثر صفحات مطبوعات هنری منعکس شده و شعرش اصیل و هنرش جنبهی اختصاصی دارد و در فولکلور فارسی زحمت زیادی کشیده است.
مستم ای آشنا! مستِ مستم | باده کم کن به پیمانه، کمتر |
آن سبو را بنه در کناری | پر کن این جام را بار دیگر ج |
***
من خرابم، تو هشدارِ من باش | که نیارم به جا ماندن آرام ج |
کوششی تا نیفتم من از پای | دقتی تا نریزد می از جام ج |
***
جرعهای باز مانده است و من مست | هان، مبادا کسش دیده باشد! |
بر سرم فرش میگردد و طاق | کس نباشد که فهمیده باشد |
***
جرعهی مانده را ریز، شاید | خواب در چشم من جای گیرد |
شادی خلق ناشاد امشب | مستیام تا سحر پای گیرد! ج |
تذکره شعرای دامغان، ص ۱۱۵ و ۱۱۶