تولّد: ۱۳۱۷، دامغان
پدرش میرزا عبدالجواد داوری عارفی اهل حال و شوریدهای وارسته بود که خرمن مه را به جوی و خوشه پروین را به دو جو نمیخرید. این شاعر توانا در سال ۱۳۱۷ قمری در خانه چنان پدری بزرگوار قدم به عرصه وجود نهاد وی علوم قدیمه و جدید را نزد شیخ ابوطالب بردی مازندرانی و مدرسه ناظمیه دامغان آموخته است. در نتیجه مبارزه با یکی از ملّانماهای محل مورد آزار و بیلطفی بعضی از همشهریان خود واقع شد و در نتیجه برای دادخواهی به تهران رفت. و چون وضع آشفته و نامطلوب آن زمان او را مأیوس نمود به ناچار در جراید به شرح خرابکاریها و فساد اوضاع پرداخت و به همان جهت مورد تعقیب حکومت نظامی وقت واقع و مدّتی متواری و در یکی از سفارتخانهها متحصّن گردید. پس از گذراندن یک رشته حوادث سالها در سمنان به شغل وکالت در دادگستری روزگار گذراند و بعد در تهران به همین کار سرگرم شد. وی آزاده مردی است مهربان و وفادار، راستگو و با حقیقت، نویسنده بسیار خوبی است و با نویسندگانی چون جناب آقای دشتی دوستی و معاشرت داشت.
سایر فعالیتها:
او مدّتها یکی از روزنامههای هفتگی پایتخت را منتشر میکرده و سالها سردبیر روزنامه «حیات جاوید» بوده است.
– همان، ص ۸۹ و ۹۰