آیین اِمامدَر (شیردوشان) دیباج
از مراسم ویژهی ایام محرّم در تکایای دامغان است. رسم چنین است: از روز ششم محرّم تا غروب روز تاسوعا (نهم محرّم) هر صبح یا بعدازظهر در یکی از تکایا مراسم توق جامه کردن برپا میشود. و عزاداران سایر تکایا نیز آنجا میروند و در حقیقت لشگر واحدی را به یاری اهداف عالیه امام حسین(ع) و یارانش تشکیل میدهند. از این رو، در زمان طاغوت پلیس به دقّت مراقب اوضاع میشد.
صاحبان توق که از مریدان امام حسین(ع) میباشند شال و ترمه و پارچههای گرانقدری را که شستشو کرده و آماده کردهاند از سال قبل و احتمالاً نذوراتی از سال جدید را به توق که حکم پرچم جنگجویان و یا عزاداران را دارد اضافه میکنند. معمولاً جوانان قویتر آنرا حمل میکنند، همچنان که در کربلا نیز سپهسالار و علمدار حضرت ابوالفضل العباس و علی اکبر علیهمالسّلام بودند و… اگر این توق از دست کسی زمین بیفتد (مثل اینکه پرچم دین بر زمین خوردهاست) غیرت و تعصّب نشان میدهند و برای رفع بلا و کسالت اندوهبار آن اشتباه بزرگ، گوسفند قربانی میکنند. (علاوه بر اینکه عدّهای نذر کرده و به پای توق متعدّد قربانی میکنند) صاحب توق: معمولاً روز عاشورا یا تاسوعا و یا روزی که علامت از خانه او به تکیه منتقل میشود نهار میدهند به عزاداران. سایر مردمان هم برای اینکه ذیسهم باشند چای و شربت به عزاداران تعارف میکنند.
و امّا از روز ششم هر صبح و عصر تکیهای توغ جامه میکنند؛ یعنی لباس بر آن چوب توق میپوشند و پارچههای تمیز را به آن میآویزند. (البته طی مراسمی خاص) و امّا ترتیب انجام آن در چند سال اخیر (بنا بر تحقیق چنین بوده است)
روز ششم محرّم، صبح، حسینیهی ابوالفضل(ع) – عصر، تکیه سیدالشّهدا (دباغان) نام قدیم محل
روز هفتم محرّم، صبح، زینبیه (امامزاده قاسم)- عصر، تکیه خوریا (خوریها)
روز هشتم محرّم، صبح، امامزاده علی -عصر، تکیه درب قلعه (که آن قلعه دیگر از بین رفته است)
روز نهم محرّم، صبح، معصومزاده (عبدالعالی و عبدالمعالی)
عصر تکیه محلِّ امام (محلّهی شاه سابق) که شاید از زمان قاجاریه به این نام خوانده شده است.»[1]
توغ (توق):
(در ناظم الاطبّا مأخوذ از ترکی به معنای دم اسب که بر علم بندند و عَلَم علامتی است که به جای منگوله، دارای دم اسب است. این علامت ترکان عثمانی بوده است.) به هر حال، جزءِ آلات جنگی بوده است و اصطلاح پاتوق نیز ساخته شده از همین کلمه است. یکی از معانی توغ را فرهنگها بخشی از هیزم سخت دانستهاند. توق همین نیزه است. امّا به شرط آنکه پرچم داشته باشد. توق اصل و نشانه را میگویند و در هر لشگرگاهی که توق زدند، هر کس میداند که جای لشگر کجاست و به آنجا میرود. و آنها که در اطراف توق جمع میآیند، یعنی اعلام آمادگی کردهاند که در هر عصر و زمان بنابر (کلُّ یومٍ عاشورا وَ کلُّ اَرضٍ کربلا) با طرفداری از پرچمداران راستین دین مبین اسلام، با یزید و یزیدیان هر دوران و زمان بجنگند.